حرفهایی از سه نقطه(ویژه نامه۱۰۰)

«جاده ها سرشار  رفتند،به انتها بیاندیش، آب هم اگر یک جا بماند می گندد.»

شروع نشریه را یادم نیست از کجا بود و این که با چه آرمان هایی متولد شد، اما اکنون و در اینجا که صدمین شماره از نشریه سه نقطه است ما برای آن آرمان سازی می کنیم و به آن جهت می دهیم.به اینجا رسیدن نشان دهنده افزایش کوله بار مسئولیت ما در برابر دانشجویان و دانشگاست.مسئولیتی که برای کلمه کلمه آن باید جوابگو باشی...و این یعنی سنگینی راه...خیلی ها به سه نقطه آمدند و رفتند،خیلی ها سه نقطه را خواندند و رفتند و خیلی ها از کنار آن گذشتند و رفتند،مثل همه آمدن ها و رفتن های دیگر. اما در میان این همه بی تفاوتی، سه نقطه آمد تا متفاوت باشد ، و خوشحالم که تا آنجا که توانست متفاوت بود.در اینجا قرار بود تا کلامی کوتاه به مناسبت شماره صدم سه نقطه بنویسیم .اما من کلامی برای سه نقطه ندارم،نه معنی سه نقطه را می دانم و نه مفهومی از آن. فقط می دانم سه نقطه یعنی ...

و درآخر« نمی دانم با کدامین غزل به پایان می رسم،همین قدر می دانم که آخرین غزلم خداحافظی ست.»

 

مهدی ارجمند 

حرفهایی از سه نقطه(ویژه نامه۱۰۰)

بسم رب الشهدا و الصدیقین

پوسته ای می شکافد و از درون آن نهالی شکافته می شود.شکافتن ، شکفتن و شکوفه، و چنین است که عالم در خودتجدید می شود.«شهید سید مرتضی آوینی»

و نهال جوانی...راستی حواست هست که این نهال را چگونه پرورش می دهی؟

حواست هست که نهال ظریف جوانی ات را به چه کسی می سپاری؟

به کسی بسپار که بلدِ کار باشد... تا فردا حسرت شکستن این ساقه های ترد را نخوری.به دوستی مطمئن بسپار.صدای آشنایی می آید.خوب گوش کن...صدای رب العالمین است،پرورش دهنده عالمیان می گوید الیس الله بکاف عبده : آیا خدا برای بنده اش کافی نیست؟؟ حالا نوبت ما هست.چه کنیم، لبیک بگوییم؟؟؟ من می گویم.من می خواهم نهالم را بدهم به دست او.خودش می داند چه کند.خودش می داند چگونه کار کند که به بار بنشیند، که به فصل شکفتن برسد و بشکفد...تو چه می کنی؟ کاروان در حرکت است.سریع تصمیمت را بگیر.خدا منتظر است...

«راه رسیدن به بهشت نزدیک است،من به آن راه دور دست می نگرم.راهی که تنها به خدا می رسد» 

آرزو ارجمند

خاطره محمد مرجانی از شماره ۱۰۰

اصولا برای جمع آوری مطالب هر شماره از نشریه ُطراح و مدیر مسئول زیاد دنبال بچه های تحریریه می دوند تا مطالب جمع آوری شود. اما قصه من کاملا ورای همه بچه های تحریریه است.نیست که گل سر سبد بچه های تحریریه هستم.(آره جون عمم) به همین خاطر همیشه مدیر مسئول جان با کلی خواهش و التماس دنبال من می دوید تا بلکه بتونه مطلبی هر چند دو خطی از من صاحب شه.(همون جریانی که می گه: یه مو از خزس بکنی غنیمته). والبته در شماره آخر سه نقطه که این گونه فعال تشریف دارم به خاطر تهدیدات مدیر مسئول جان گرامی است که لطف  

 کردند بنده را تهدید به حدف از تحریریه سه نقطه کردند.

 

  

لغت نامه پیام نوری

سوزن: قدرت بینایی یک زن، زن سقا

تارزن: زن سبزه، زنی که تار می زند

زنجان: زن قاتل و جانی

فروزنده: زنی که در ده زندگی می کند و سر به زیر است، زنی که در پایین ده زندگی می کند.

بهروز: خوردن روزی یک عدد به.

کارواش: آرام کار کردن (ابتدا کاریواش بوده که به مرور به کارواش تبدیل شده است)

سرشناش: آرایشگر.

فرز: مویی که هم فر و هم وز باشد.

شراب: آبی که باعث شر بین افراد شود.

مجاب: دریای طوفانی که هم آب دارد و هم موج.

شوراب: سازمان آب شهر قم.

مرداب: آبی که مرده را با آن می شویند.

سوپاب: غذایی که توی سربازی می دهند.

پرتاب: چشمه ای در کویر لوت (جای پرتی ست)

آفتابه: علامت هشدار در مکانهایی که آب آلوده به آفت وجود دارد. 

 

محمد مرجانی

بیست و سی دانشگاه

1-    طبق گزارش رسیده از شبکه وزین انگوری پرس با توجه به تعداد بسیار بالای ژتون در دانشگاه ازتمامی دانشجویان خواهشمندیم که تمامی اقوام خود از جمله : رانندگان تاکسی و کارگران اطراف دانشگاه را برای صرف غذا به دانشگاه بیاورند.                                    

جقله : به گمونم به در گفت تا اگه دیوار گوش داشت بشنوه

  2 - به یک مترجم زبان ترکی نیازمندیم

جقله:لابد اینم می خواد به جای یکی ، چنتا ژتون از نگهبانی دانشگاه با استفاده از زبان ترکی بگیره

  3 - طبق گزارش رسیده در ترم جاری ؛ دانشگاه اردوی تفریحی به مقاصد تخت جمشید ، میمند و مشهد مقدس برای  دختران برگزار کرده.

جقله : خدایا چی می شد منم دختر بودم ...!!!!

  4- جناب آقایان محمدی ، دهقان ، جوکار، قاسمی ، منفرد و ..... و خانمها صبحدم ،دفتری  و .... انتصاب شما را در جایگاه جدید به شما تبریک عرض می نماییم .

جقله :دو حالت که بیشتر نداره یا اینکه قبلا در پست تخصصی خودشون نبودن یا اینکه قبلا در پست تخصصی خودشون نبودن .......!!!!!

5 – بالاخره بعد از سالها انتظار بچه های پیام نور  فیروزآباد هم از نعمت اینترنت با پهنای باند بالا به صورت    رایگان و مشاور به صورت هفتگی وچند کارمند جدید که وظایف خود را بی منت و با خوش اخلاقی انجام می دهند برخوردار شدند

جقله :  هه هه هه هه بزرگترین دروغ سال ..!!!!  

و اما گزارش ویژه

   6 -   بالاخره بعد از چند ماه انتظارپروژه عظیم دستشویی جدید و 8 واحدی  برادران در ترم آینده و زود تر از برنامه زمانی و قبل از اتمام مجموعه افسانه جومونگ به پایان خواهد رسید.

جقله : حالا دیگه اگر تمام پسرای دانشگاه هم برن دستشویی بازم دستشویی خالی داریم.... !!! 

 

نوشته محمد مرجانی