ویژگی های یک دانشجوی موفق

از آنجایی که به عنوان یک دانشجو کارهای زیادی دارید و از نظر زمان در مضیقه هستید ، لازم است که برای فعالیتهای خود یک برنامه ی کار داشته باشید. این نوع برنامه کمک می‌کند تا از پیش کارها را منظم کنید و به موقع هر کاری را انجام دهید و از نگرانی های بی موقع شما کاسته شود .بر اساس کارهای مربوط به هر موضوع درسی وقت کار و تفریح خود را مشخص کنید. برای هر موضوع به خصوص حداقل از یک هفته قبل به مطالعه بپردازید.
 
در این مورد پیشنهادهای زیر را مورد عمل قرار دهید:

1. برنامه مطالعه خود را با دیدی واقع بینانه طرح ریزی کنید .
مقدار زیادی کار برای یک مدت محدود درنظر نگیرید .

2. کارهای فوق العاده را هم منظور بکنید .گاهی کارهای غیر منتظره و عوامل دیگری پیش می‌آیند که ممکن است برنامه کار شما را به هم بزند ،برای این کارها وقت لازم را پیش بینی کنید . این نشان می‌دهد که برنامه ی شما انعطاف دارد . اگر هم بر طبق برنامه پیش رفتید و وقت کم نیاوردید ، به عنوان پاداش دادن به خود ، به یک تفریح (فعالیت مورد علاقه و لذت بخش ) بپردازید.

3. وقت خود راتقسیم کنید .برای مطالبی که یادگیری آنها زیاد به حافظه متکی است وقت مطالعه را تقسیم کنید ( مثلا شبی یک ساعت در 5شب بهتر از 5 ساعت در یک شب است ) .

4. از بهترین ساعت های خود استفاده کنید .
کارهای سنگین را برای ساعتهایی که بهتر میتوانید کار کنید اختصاص دهید . و ساعتهای غیر –تولیدی خود را برای کارهای آسان بگذارید .

5. در صورت امکان مطالب مشابه را با هم نخوانید .
خواندن مطالب مشابه با یکد یگر اشتباه می‌شوند ودر کار شما مزاحمت ایجاد می‌کنند.
تخمین زدن زمان یکی از عوامل موثر در تدارک دیدن یک برنامه ی موثر است . اگر چه تخمین زدن زمانی که یک مطلب خواندنی وقت می‌گیرید در ابتدا مشکل به نظر می‌رسد ، بعد از قدری تمرین ، خواهید دید که آنقدرها هم کار مشکلی نیست. برای این منظور به طور واقع بینانه زمان را تخمین بزنید و سعی کنید از آن پافراتر ننهید. اگر مدتی تخمین زدن را تمرین کنید به زودی قادر خواهید شد تا این کار را به دقت و صحت انجام دهید.

6.زمان مطالعه ی خود را برحسب ساعت ،تقسیم بندی کنید .برای غالب دانشجویان ، این تقسیم بندی ساعتی یک تقسیم بندی مناسب است . بعد از یک ساعت ، مطالعه ، کارایی کاهش می‌یابد . در طول مطالعه ی یک مطلب، از هر نیم ساعت، 5 دقیقه نفس عمیق همراه با قدم زدن در اتاق مفید خواهد بود.بعد از تمام شدن یک مطلب یا فصل معین ، و قبل از رفتن به سراغ درس دیگر، 20 تا 30 دقیقه استراحت(قدم زدن در حیاط ،خوردن چای یا میوه ، انجام حرکات کششی و تنفس عمیق )بسیار مفید خواهد بود

 هرگز برای چندین ساعت مداوم بدون رفع خستگی مطالعه نکنید.

عمل کردن به برنامه ریزی هم فقط به تلاش و اراده شما بستگی دارد.

برای این کار می‌توانید از یک جدول برنامه ریزی مدون که زمان تشکیل کلاسها و ساعات آزاد و نام مواد درسی و روزهای یک هفته را شامل می‌شود، استفاده کنید.

در هنگام مطالعه سعی کنید خود آموزی داشته باشید . در خودتان علاقه ایجاد کنید ، در مورد مطلب مورد مطالعه اظهار نظر کنید ، مطالب دشوار و نامشخص را تعیین کنید ، کیفیت مطلب خواندنی را ارزشیابی کنید.از خودتان سوال کنید. مطلب را با زبان خودتان برای خودتان شرح دهید.

 

www.sellingway.com                             

راهکارهاى رفع استرس سر جلسه امتحان

    استرس و فشار روانی در زمان امتحان مسئله ای است که مربوط به سن خاصی نیست. در هر دوره‌ای از زندگی گذراندن امتحان می تواند موجب بروز استرس شود. افزایش مراجعه دانشجویان به درمانگاه در دوران امتحانات پایان ترم مبین شیوع این مسئله در بین دانشجویان است.

● استرس یا فشار روانی چیست

استرس به خودی خود نه مثبت است نه منفی و در حقیقت پاسخ طبیعی بدن در بحث ها، جدل ها، تهدیدها و تحریک ها است. پاسخ بدن به فشار روانی و استرس زمانی موجب ناراحتی می شود که: ۱) مدت استرس طولانی باشد.

2)به دفعات زیاد تکرار شود.

۳) همراه با فشار و تحریک باشد.ترشح هورمونی به نام آدرنالین در بدن در زمان وقوع حوادث به منظور تسریع در انجام، و بهتر انجام شدن کارها صورت می گیرد.


● تغییرات فیزیکی بدن در نتیجه ترشح این هورمون در بدن شامل:

۱) عرق کردن کف دست

۲) افزایش ضربان قلب

۳) احساس دلشوره داشتن

۴) برافروخته شدن صورت

۵) بی اشتهایی

۶) سردرد

۷) بی خوابی

۸) از دست دادن تمرکز

۹) حملات ترس

۱۰) اشکال در تنفس

۱۱) سرگیجه

 غالب اوقات علائم استرس یا به صورت فیزیکی و یا به صورت روحی ظاهر می شود.بنابراین اشتباه است که سعی در درمان استرس نماییم و یا آن را به طور کامل از بین ببریم.چراکه: وجود آن لازم و ضروری است تا بتوانید با حداکثر انرژی تلاش نمایید.

اما برای اینکه بتوانید از آن بهتر نتیجه بگیرید باید:

1)یاد بگیرید اتفاقاتی که در بدن شما می افتد از قبیل افزایش ضربان قلب و عرق کردن کف دست و دلشوره داشتن امری طبیعی است و آن را مثبت تلقی نمایید.

۲) بدانید در چه سطحی از این امر باعث تحریک بیشتر می شود و در چه سطحی شما را منفعل می کند.

۳) اگر متوجه شدید میزان استرس در شما زیاد است و شما را منفعل می کند، آن را در حد قابل قبول پائین بیاورید.

منبع:http://www.golestantalk.com

سایه روشن

یک روز تمام آیینه ها را خواهم شست ، به انتقام بوی نم نم و کاه گل.

به تلافی خشکیدن رگهای آبی بی انتها

که در آستانه ی  فصلی سرد، مرا با امواج خاکستری  تنها گذاشت.

این آخرین کلام بر گرفته از شعاع نگاهی است، که روزی درخشید و امروز خاموش خواهد شد. تا شوق نیمه شبی دیگر و یا شاید طلوع بعدیمان در فصلی گرم، که با عطر گیسوی پریشانم، انجماد سلول های یخ زده مان را به آتش بکشد .

 این انوار زرد و ارغوانی ،چیزی نیست.هیچ چیز، جز تندیسی از احساسم

حصاری از فصول پشت سر هم تکراری ،تکراری بیهوده تا پایان باغچه

روز مرگ ققنوسی دیگر و از خاکسترش زاییده ی عشقی دیگر    

آخرین ترانه ی عاشقانه...

ته مانده ی تراوش های ذهنی مغشوش...

افکار مانده در پس جیوه ی آیینه ها...

زجه های متحرک از مسافتی دور در شهری غریب...

در ان افق با ریزش هر دانه ی سپید روی گونه هایت به عطش اندیشه ای در آنسوی کوهها بیندیش.

بیندیش، به تابش جامانده ی پشت پنجره، که از هر روزنه ایی قصد ورود بی قانون به شهر تو دارد.

 اینجا هر روز، روزنه ها تنگ تر و تنگ تر خواهد شد، تا  تاریکی بر شهرم حاکم شود.

به زنبق ها که رسیدی آیه های آبیه شیرین را زمزمه کن برایم.

من خواهم شنید...

اشک های نقره ای را هم خواهم سرود...

هر چند...

 اعتراف می کنم به حسادت باران...

 اعتراف می کنم به شاعر بی قلم...

 اگر آوا  را سکوت کرد...

 اگر رودش مرداب شد...

 اگر..

تو ببخش به صفای دلگیر بهانه هایش...  

 

سایه روشن

 چه روز سردی بود آن روز.

  سرو های سر به فلک کشیده ی مغرور از بیم خانه ی نجار در مه گریخته بودند.

 ابر ها چه بیرحم ، به فریب عطر ترنم باران امدند، اما زمزمه ی خروش سیلاب می دادند به برکه ها.

جنون پرستو ی مهاجر خبر از هجر نمی داد.

دیوانه، قدم میزد در باران.

 پنجره ها هم برایش گریه می کردند.

به هوای اولین تلنگر دستانی بی مروت، که ترک انداختند، بر سفال تازه از کوره متولد شده.

گریه می کردند در غربت پنهانی درد گلدان .

غربت زخم های پنهان شده پشت رنگ سیلی های بی وقفه ای که بعد از ان بارها و بارها  سفالش را نواخته بود.

 روی حقیرترین جای خانه لانه کرد.

 بی توقع مثل هر روز در ارزوی عطر گلی زیبا که تقدیمش کنند .

 بی خبر بود از دشت شقایق ها.

 هر روز فقط  تماشا گر ترنج نخ نمای خزیده در زیر پایش بود و بس. تنها رویایش هم رویای در آغوش کشیدن تار و پود گل بته های ترنج بود.

  لذت و شوق لمس دستانی زیبا که دشتی از آرزو را برایش رج زده بود.

 باد و پنجره ،بی طاقت از اشک گلدان، نوید رهایی به او دادند .

 آن روز وداعی تلخ و شیرین کرد با لانه اش. در اندک زمانی زیبا اما کوتاه ، کوتاهتر از روز یلدا به رویا رسید .

 چه زیبا شکست .چه کودکانه. و تا هیچ ندانست که روز رسیدنش روز سرد زمستان است.

 پایان یک زیبا، تا هیچ فردایی ...

  

خاطرات وخطرات دانشگاه

اقای محمدی

سال 79 بود و من مسئول بخش اموزش بودم یک روز، یکی از دانشجویان مشغول به تحصیل در ترم یک برای در خواست گواهی فوق دیپلم به من مراجعه کرد. در حالی که حتی یک واحد هم پاس نکرده بود. خواسته اش خیلی غبر منطقی بود اما او شدیدا اصرار می کرد که احتیاج مبرمی به این گواهی دارد و زبر بار هم نمی رفت خلاصه از او اصرار و از ما انکار تا اینکه من هم بسیار کنجکاو شدم تا علت این همه اصرار از سوی دانشجوی جدید الورود را بدانم. جوابش از درخواستش عجیب تر بود ان قدر عجیب که ان روز را هیچ گاه فراموش نمی کنم می دانید چه گفت"می خواهم کاندید مجلس شوم"و جالب تر انکه دانشجوی کوشای ما ترم بعد از دانشگاه انصراف داد!!!