بعضی شغل ها هستند که خیلی برای صاحبشون خوش یمن و مبارک هستنن. شغلایی که سرقفلی دارن اما مالیات ندارن . و خیلی هم پر سود و پر در آمدن. بله شغل محترم گدایی رو میگم که الحمدا....رب العالمین هیچ امپراتوری با هیچ قدرتی هم نمی تونه چمعشون کنه . مطمئنا شما هم تا حالا حداقل چند هزار بار گیرهمچین آدمایی افتادین . لا مذهبا یه جوری ادمو گیر میندازند که هیچ بکسوری نمیتونه رقببشو این جوری گوشه ی رینگ گیر بندازه . بی انصافا یه ذره رحم و مروت هم تو دلشون نیست ولی خودشون از هزار و یک حربه برای به رحم آوردن دل ما استفاده میکنن. یه روزبیماریکلیوی دارن و میخوان پول داروشونو در بیارن و گرنه همین فردا می میرن و نمی دونم این فردا میاد ؟یا اون بچه هایی که می بینیشون جیگرت کباب می شه انگار که به خواب ابدی فرو رفتن ولی باور کنین که اینا با قرص های خواب آور اونم دوز بالاست که به چنین خوابی فرو رفتن یا دست و پاهای سوخته و قطع شده ای که اگه ببینی تا یک ماه خواب و خوراک نداری .شغلی که نه مالیات داشته باشه نه زحمت فکرمی کنید چیه دیگه (قابل توجه لیسانسه های که بعد از فارغ التحصیلی کار پیدا نمی کنن گزینه ی بدی هم نیست روش فکر کنید !؟) 

ستون مدیریت شماره دوم

ساحل پرست (نیما ساحل پرست)

سلام ... من یه روز اینجا رو برای نویسندگی شروع کردم . میخواستم اینجا حرفهای تو دلمو به زبون خودم براتون بزنم . به زبون بی زبونی بگم ..... و باز هم بگم .... اما بسه . کافیه . دیگه نمیخوام اینجا بنویسم . یعنی میخوام این ستون رو واگذار کنم به یه نفر دیگه . اون یه نفر نمیدونم چی میخواد اینجا بذاره ،‌ اما میدونم هر چی بذاره مطمئنا از متن های بی سر و ته من بهتره . تو این مدت عده ای میخواستند منو کمک کنند . از اون دسته دوستان همینجا تشکر میکنم . اما .......... ! خوب دیگه ، کافیه . امیدوارم همیشه موفق باشید و بدرود تا همیشه ... ! دوست دار شما ؛ ‌نیما ساحل پرست .

حرف دل بچه ها ؟ (mxu)

سال به سال داره به تعداد دانشجویان دانشگاه پیام نور اضافه میشه . این وسط سازمان سنجش فقط میخواد یه جورایی مردم رو ساکت نگه داره و بهشون بگه بچه هاتون دارن تو دانشگاه ها قبول میشن . اما ... عینک رو که رو چشامون میزنیم متوجه میشیم اینا همش بدون چشم مسلح قشنگه . شما بگین ... در صورتی که دانشگاه ها توان پاسخگویی به تعدا کثیر دانشجویان رو ندارند ، چرا باید روز به روز به تعداد دانشجویان ، دانشگاه ها افزوده بشه در صورتی که هیچ امکاناتی برای دانشجویان فراهم نمیشه . وقتی هم داد و بیداد میکنی میگن : دانشگاه ما این موارد جزو تعهداتش نیست . پس چرا پیام نور راه افتاد ؟! چرا باید دانشگاهی که جزو تعهداتش خیلی چیزا نیست رشته های مهندسی داشته باشه ؟ آیا به این میگن برابری تحصیلی ؟ حالا صد رحمت به پیام نور ... وقتی رفتم دانشگاه آزاد که مثلا پولیه و کل مسائلش رو میتونه با بودجه خودش حل کنه دیدم وعض خیلی خرابه . اینجا حداقلش کارمندهای زحمت کشی داره که مسائل رو در حد توانشون پیگیری میکنن . اما دانشگاه آزاد .... ! واقعا چرا ؟!

معرفی وبلاگ (مجتبی قربانی)

تا خدا هست  ..........................  www.exa2.blogfa.com

بچه های علوم کامپیوتر  .......  www.cpnuf.parsiblog.com

نشریه ضمیمه  ...............................  www.zamimeh.tk

چنانچه شما هم میخواهید وب خود را به دیگران معرفی کنید ، لینک وب خود را به ایمیل ما بفرستید . ایمیل ما :

mxublog@yahoo.com


توضیحات اضافه : همه مطلب رو نزدم چون فتین جا ندارین همینا رو هم اگه چاپ نکنین خبری نیست!

حقیقت مشکلات ما مادیات است !

وقتی سخن از پیام نور میزنیم ، همه یک صدا میگویند : پیام نور ساختمانی است بی در و پیکر که نام دانشگاه را بر آن نهاده اند . دانشگاهی که دانشگاه نیست . دانشگاهی که به عقیده خود من نیز تا دیروز مهد کودکی بیش نبود . آیا چنین است ؟ آیا چنین است که ما و شما و دیگران گفته و میگوییم ؟ دانشگاه ما چنین نیست . دانشگاه ما تنها مشکلش نداریست . تنها مشکلش بودجه ای است که نام بودجه بر آن نهاده اند و هیچ نیست . دانشگاه ما فقیر است . حال گناه ما چیست . گناه ما چیست که به اسم دانشگاه دولتی که تنها کلاس ندارد به ما یک چهار دیواری تحویل داده اند که هیچ ندارد . و نداشتن بودجه نیز بزرگترین معزل آن است . دانشگاهی که بودجه نداشته باشد یک سالن اجتماعات بسازد دانشگاه نیست . هست ؟ دانشگاهی که بودجه نداشته باشد تا نشریات خود را آنجور که باید پشتیبانی کند دانشگاه نیست . هست ؟ و دانشگاهی که بودجه نداشته باشد آزمایشگاه و کارگاه خود را تجهیز کند و تنها سال به سال توانایی این کار را دارد نیز دانشگاه نیست . هست ؟ وقتی دوستمان گوید تمام بودجه ما 600 میلیون تومان است که آن هم با احتساب حقوق کارمندان و کادر علمی این مقدار میشود ما چه میتوانیم گوییم . جز سکوتی تلخ و گفتن این کلام که دانشگاه ما دانشگاهی فقیر است . دانشگاه ما تنها مشکلش همان خط منتهی به صفر است . و میخواهیم . میخواهیم آنچه را که دانشگاه ما ندارد . میخواهیم با بودجه ای ناچیز همه چیز را داشته باشیم . میخواهیم سرویس داشته باشیم اما پولی بابت سرویس نپردازیم  . میخواهیم غذای خوب داشته باشیم آن هم با 300 تومانی که پرداخت میکنیم . میخواهیم همه چیز را داشته باشیم اما بابت این همه چیز هیچ نپردازیم . ما همان هایی هستیم که میخواهیم همه چیز را و یادمان رفته است آن همه چیز را . بیاید با دانشگاه خود مهربان باشیم . دانشگاهی که هیچ چیز جز دانشجویانش را ندارد . بیاید پس از فارغ التحصیل شدن یادمان نرود این چهار دیواری بی پول را . و من گویم که نخواهم باج دهم به دانشگاهم اما دوست دارم این چهار دیواری فقیر را . همین و بس .