یلدا می آید

"بنام خداوند زیبایی ها"

یلدا می آید خوب گوش هایت را باز کن صدای گام هایش را خواهی شنید . پنجره دلت را بگشا بگذار تا نسیم سرما هوای دلت را عوض کند . بگذار تا یلدا غبارهایی را که پاییز بر صفحه دلت نشانده است را پاک کند .

یلدا تنها دختر ایران در راه است و تو ماتی که چرا با آمدن یلدا پاییز پا به فرار می گذارد و چرا بعد از هزاران هزار ......... هنوز پاییز و یلدا قصد آشتی کردن ندارند .

از نگاه من یلدا می آید تا غرور هیچ برگ زردی زیر پاهای هیچ عابری خرد نشود . یلدا می آید تا دوباره به تو یادآوری کند که هیچ پاییزی ماندنی نیست حتی اگر ...

و تو از شوق آمدن یلدا در محفل گرم آدم های خانه ات بلندترین شب سال را جشن تولد دردانه ایران را به جشن می نشینی . اما هیچ با خودت لحظه ای اندیشیده ای که یلدا برای کودک 4 راه چگونه است وقتی که هیچ کدام از گل هایش به فروش نرفته ؟!

راستی هیچ فکر کرده ای اگر گل هایش به فروش نرود او بلندترین شب سال را چگونه صبح می کند ؟!

راستی یلدا برای کودک همسایه ی من که پنجره های خانه اش را باد تکان می دهد چگونه است ؟!

آیا او هم تولد یلدا را به جشن می نشیند ؟ آیا او هم از آمدن یلدا شاد می شود وقتی که باز هم مثل سال های قبل هندوانه های شب یلدا را زیر بغل عابران شهر می بیند ؟! و باز هم انارهای سرخ را در خواب .

یلدا برای من و تو بلند نیست وقتی که می خندیم ، وقتی که در جمع گرم آدم ها خانه سرما را حس نمی کنیم . یلدا برای کودک همسایه بلند است که رویای خوردن انار شب یلدا را با خود به خواب هایش می برد .

یلدا برای کودک چهار راه بلند است وقتی که شب از راه می رسد و گلها ....

یلدا در راه است .....

یادمان باشد در خانه های گرممان در فصل سرما یادی از دل بارانی کودک همسایه کنیم . یادمان باشد گل های گل فروش های کودک 4 راه را پژمرده نکنیم .

"یلدا مبارک"

نویسنده : نفیسه افخمی ؛ رشته حقوق

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد