فقر نرم/فقر سخت ، امتحان میان ترم ؛

توضیحجات : مدیر مسئول محترم ضمن عرض عذر خواهی اینم مطلب فقر نرم من بزن حالشو ببریم  ساعت الان 3:53 دقیقه به وقت من . ببخشید که دیر شد ولی هنوز 4 نشده :)


-----------------------------------------------


فقر نرم / فقر سخت ؛ امتحان میان ترم !

یک ستون و اندی جا برای صحبت کردن از همه چیز و همه جا فکر کنم که کافی باشد . پس بسم ا...

فاز اول : امتحان ؟!

اگر میخواستیم امتحان بدهیم ، و یکی از سوال های امتحانمان را طراح سوال (استاد محترممان) اینگونه طرح کرده بود : " فقر سخت را تعریف کنید و 3 مثال بزنید ؟ "

آنموقع باید کلی فسفر میسوزاندیم که این ... (منظور همان طراح سوال محترم است) از کجای کتاب همچین سوال بی منطقی را طرح کرده و بعد با هزار نق و نوق ، نوک خودکارمان کاغذ را اینگونه خط خطی میکرد : " فقر سخت یعنی اینکه پسر همسایه امان شب گرسنه سرش را روی زمین گذاشت و فردایش قار و قور شکمش سر کلاس نگذاشت بفهمیم که شما استاد گرانقدر و مهربان و دلسوز میخواهید امروز پدرمان را بیاورید جلو چشمانمان و ازمان امتحان جات بگیرید . مثال : پسر همسایه ، گل فروش سر چهار راه محله امان ، پسرک فال فروش جلو حافظیه"

در پایین برگه هم طوری که فردا که استاد برگه امان را تصحیح میکند ، اشک چشمانش ، قدرت تشخیص خط اول و آخر برگه امان را نداشته باشد ، با خط خوش مینویسیم : " استاد جانم ، من خیلی به فدایت ، خیلی به قربان قد و بالایت ، جون همین چند تا خط ، بیا و مرد باش و به این بنده نیک خدا یه نمره بده که میان ترم من بیچاره بد اوضاع نشود که پدر پیری دارم و ............" . و این میشود جواب یک سوال سخت .

ولی بیاید یک جور دیگر به قضایا نگاه کنیم ! فرض کنیم که طراح سوال جانمان (!) قبل از طرح سوال ، مستند جنگ نرم تلویزیون را دیده باشد و اخبار ، یک خط در میان ، شعار های مقابله با جنگ نرم را بدهد . حالا فکر میکنید طراح سوال چه سوالی را به جای فقر سخت برایمان طرح میکند ؟

دوست عزیز ! این که فکر کردن ندارد خوب ! استاد که آمادگی دفاعی نمیخواهد به ما آموزش بدهد تا بیاید و سوال جنگ نرم را برایمان طرح کند ! سوال میشود این : " فقر نرم را توضیح دهید و 3 مثال بزنید ؟"

آنموقع است که علاه بر اینکه کلی فسفر میسوزانید ، کلی بد و بیراه هم نثار جان طراح سوال بخت برگشته و روشن فکرمان میکنید و بنده خدا را به زمین و زمان می کوبانید !!!

و بعد از امتحان منتظر میمانید تا مهدی مثل تمامی خوش به حال های عالم از روی صندلی اش بلند شود و بیاید بیرون و از او بپرسید که این سوال کجای کتاب بوده و جوابش چه میشد ؟

و بدون هیچ تردیدی مهدی اینگونه پاسخ خواهد داد :

" فقر نرم یعنی فقر همین فقرای خودمان ، همینهایی که صبح ها بیدار میشوند ، صبحانه ی مفصلی میخورند تا نکند از لحاظ فسفرجات سر کلاس کم بیاورند . بعد کتاب هایشان را در کیفشان میگذارند و سوار بر ارابه های آهنی ، پا میگذارند روی خاک دانشگاه . بعد هم مثل خوشحال ها شب میروند خانه هایشان شام مفصلی میخورند و راحت سرشان را میگذارند روی متکاهایشان . و فردا روز از نو و روزی از نو . فقر نرم یعنی فقر همین ها ! یعنی اینکه یک نفر کلمات روز را نداند . نداند وقتی یک نفر میگوید email یعنی چه ؟! یک نفر میگوید browser یعنی چه ؟! یک نفر میگوید تورم یعنی چه ؟! نداند فرق بلاگ و سایت چیست ؟ نداند ماست را اینجوری مینویسند یا اینجوری : ماصت ؟! نداند یارانه به چه درد میخورد ؟! نداند شیعه بودن یعنی چه ؟! نداند چرا صبح و ظهرو شب نماز میخواند ؟! نداند چرا باید اینهمه کتابش را اینور و آنور کند ؟! نداند چرا دولت حاضر است اینهمه خرج تحصیلات دانشجویان را بدهد ؟! فقر نرم یعنی اینکه فقیرش فکر کند ، درس میخواند که شاغل شود ، فکر کند دانشگاه میآید که شاغل شود ، فکر کند با 250 هزار تومان و اندی همه خرج تحصیلش را پرداخته ، فکر کند در کشور دارد تلف میشود و جای او فقط آمریکا و اروپاست ، فکر کند که دارد کلی فکر میکند و ته همه اینها ببیند .... {چند لحظه مکث}

مهدی اینجای کار که میرسد دیگر هیچ چیز به شما نمیگوید . نگاهی به دانشجوهای خوشحال اطرافش میکند که دارند یکی یکی از درب خروجی سالن امتحانات میآیند بیرون و با هم خوش و بش میکنند و تعریفجات تقلب سر امتحانشان را میکنند . به مهدی که نگاه کنید اشک گوشه چشمانش جمع شده ، مطمئنا اشکش را با یکی از دستانش که خودکاری در آن نیست پاک میکند و اینگونه ادامه میدهد :

" دوست من ، ما همه فقیریم ، مشکل همه ما فقر نرم است و فقر نرم است که پایه و اساس میشود تا دشمنمان در جنگ نرم پیروز شود . دوست من ؛ تعریف فقر نرم را در کتاب هایمان نمی نویسند . تعریفش را باید خودمان بلد باشیم تا با آن مقابله کنیم . فقر نرم زخمش کاری تر از فقر سخت و گرسنگی بچه همسایه امان است . . . /" و شما که خاج و واج دارید مهدی را نگاه میکنید علی را آنطرف تر میبینید و رو به مهدی میکنید و میگویید : "فلسفه چینی را میخواهم چیکار بیا بریم که علمی منتظره" . . . . . . همین/

فاز آخر نتیجه گیری :

عجله نکنید ، ما فقیر فقر نرم نمیخواهیم ، یعنی نباید داشته باشیم . منتظر مطلب بعدی ستونمان باشید . مبارزه با فقر نرم و پیشگیری از شکست در جنگ نرم وظیفه همه ماست . هم ما و هم شما دوست عزیز . یا علی مدد / mxu

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد