اگر خواب بمانیم شاید اندلس تکرار شود
امیر مؤمنان علی(ع) فرمودند: «من نام عن عدوه انبهته المکاید.». کسی که در برابر دشمنش به خواب رود (از او غافل بماند) حیله های غافلگیرانه دشمن او را از خواب بیدار می کند.
این سخن اهمیت بحث دشمن شناسی و شناخت دشمن را می رساند.یعنی وظیفه یک بچه مسلمان شیعه این است که دشمن زمان خود را بشناسد و با حیله ها و نقشه های آنها آگاهی داشته باشد تا خود مورد هجوم و موثر از این حیله ها قرار نگیرد و حتی دیگران را از این توطئه ها آگاه سازد.
اما تا چند سال پیش هر گاه صحبت از تهاجم فرهنگی و جنگ نرم دشمن در زمینه های گوناگون می شد،عده ای قد علم می کردند و فریاد می زدند که "اینها دچار توهم توطئه شده اند" و "اینها همه را دشمن می ینند" و "عصر دشمنی تمام شده و اکنون باید به فکر یک حکومت جهانی واحد و بدون مرز بود" و از این حرف ها. اما اکنون با نمایان شدن المان های مختلفی از این تهاجمات دیگر حتی نمی توان منکر آن شد.
اکنون شاهد جامعه ای هستیم که هر روزه از طرق مختلف مورد هجوم فرهنگ های بیگانگان قرار می گیرد. دشمنانی که با القا فرهنگهای توخالی و پوچ درصددند از طریق جنگ نرم ما را از فرهنگ اصیل و اسلام راستین خود دور سازند تا بتوانند راحت تر بر بدنه ی این نظام نفوذ کنند و در نهایت به اهداف جهانی خود برسند.
در حال حاضر وضعیت فرهنگی به خصوص در زمینه حجاب و عفاف درجامعه ی ما در شرایط مطلوبی نیست. عدم رعایت حریم زن و مرد به گونهای شده است که افرادی که این حدود را رعایت کنند، آدمهای بیکلاس و کسانی که این حدود را رعایت نمیکنند با فرهنگ و باکلاس به حساب میآیند.
چه شده که یک جوان مسلمان شیعه برای خودنمایی و جلب توجه دیگران و دلایل دیگر حاضر میشود امر واجب الهی و پیام صریح قرآن را زیر پا بگذارد؟ چه شده که جوان مسلمان این گونه راحت فرمان خدا را نادیده می گیرد و جذب نسخه هایی می شود که دشمنان برای او پیچیده اند.
ناگهان ما را چه شد که در جامعه ی اسلامی به جز نامی از اسلام باقی نماند و نماد ها ونمایه های اسلامی کم کم برای جوان مسلمان شیعی رنگ باخت،همان طور که در قرون وسطی در اندلس اتفاق افتاد.شاید اگر اندکی بیشتر دست بر دست بگذاریم شاهد تکرار تلخ تاریخ در اندلس خواهیم بود.شاید زنگ خطر اندلس در دل تاریخ برایمان صدایی نداشته است و شاید غروب آفتاب اسلام در اندلس ما را از خواب بیدار نکرده است که دشمن اینگونه راحت به دلهای جوانان ما رسوخ می کند و برای او و زندگی او و خوردن و خوابیدن او و حتی نفس کشیدن و پوشیدن او برنامه ریزی می کند.
از این رو است که امام علی(ع) تاکید می کند کسی که در برابر دشمنش به خواب رود حیله های غافلگیرانه دشمن او را از خواب بیدار می کند.
اندلس:کشوری در دل اروپا که نزدیک به 800 سال حکومتی اسلامی داشت و در این سالها از نظر علمی- فرهنگی، حتی از نظر شهرنشینی به رشد و شکوفایی قابل توجهی دست یافت،اما اکنون کشوری مسیحی است و صدای ناقوس کلیسا بر فراز گلدسته مسجد به جای نوای اذان موذن نواخته میشود.
در برابر علامت سوال بزرگی که در برابر غروب آفتاب اسلام در آندلس قرار دارد، 2 دلیل عمده مطرح است که عمدهترین آنها را گوستاو لوبون، مورخ، محقق و شرقشناس معتبر فرانسوی مینویسد: «دشمنان با انتشار فساد و رواج مشروبات الکلی و بیبند و باری و بالاخره بر اثر اختلافات میان زمامداران حکومت، بر مسلمانان چیره شدند و مسلمانان را به زور وادار به قبول دین مسیح کردند». کلیسا برای گسترش مسیحیت در این کشور اقدامات مختلفی انجام داد. در کتاب غروب آفتاب اسلام در آندلس آمده است: «وقف تاکستانهای بزرگ و متعدد و توزیع مشروبات حاصل از آنها به شکل رایگان در میان جوانان مسلمان و تاسیس تفریحگاههای متنوع که خدمه و کارکنان آن همگی «زیبارویان مسیحی» بودند و... از سوی صاحبان کلیسا، همگی عواملیاند که موجب ضعف اراده در میان جوانان مسلمان شد. دلیران مسلمان که به هنگام فتح آندلس با چنان ایمانی میجنگیدند که نوشتهاند، کشتیهای خود را به آتش کشیدند تا دیگر راه بازگشتی نداشته باشند، اینک در آغوش دختران زیباروی مسیحی به ضعف نشستهاند». در این کشور اسلامی، مسیحیان قراردادهایى را با حاکمان مسلمان بستند و آزادانه به ایجاد تفرجگاه و مدرسه و انجام تجارت میان مسلمانان پرداختند؛ در مدارس خود به فرزندان مسلمان، افکار دینى مسیحیت را القا مىکردند و با به گردش درآوردن دختران زیباروى مسیحى در تفریحگاهها، جوانان مسلمان را به آنجا مىکشاندند و با ترویج خرید و فروش مشروبات الکلى، مردم مسلمان را از اعتقادات دینى خود تهی مىکردند و به این طریق فساد را در پیکره جامعه اسلامى رسوخ دادند و آن را از درون تهى کردند. بدین ترتیب بود که توان مقاومت را از آنان گرفتند.و وقتی توان مقاومت را از مسلمانان گرفتند بدون تردید با کمترین هزینه ای تصرف و سیطره برآنها نیز آسان خواهد شد.
راستی داستان سرزمین ما چه شباهتی با داستان اندلس دارد.
89 درصد سوالات کنکور 89 را حدس بزنید!
سلام
مطلب رو خوندم دلم میخواد بازهم بخونم بارها و بارها
این روزا دلم خیلی پر شده از این وضعیتی که برای ما بچه مسلمونا پیش اومده همه چیز فراموش شده همه ی اون عقاید قشنگی که یه روز ازش دم میزدیم همه ی اون چیزایی که بابا مامانامون و معلمامون یادمون میدادن الان حرفای دیگه میشنویم حرفایی که با تعالیممون متفاوت بود
الان میشنویم دین یعنی مسیحیت که از محبت گفته
الان میشنویم دین یعنی زرتشتی که گفته گفتار نیک پندار نیک و ...
الان میشنویم ما ایرانی هستیم نه مسلمان
و ...
الان خیلی چیزها میشنویم اما خبری از اسلام و اسلامیت نیست
همه چیز فراموش شده
واقعا ما رو چه شده؟
دلم خیلی گرفته
دیگه نمیدونم باید با این افراد چکار کرد حتی راه بحث کردن رو هم بستن
فقط میتونم بگم خدایا ما رو از شر شیطان زمان حفظ کن و در دین ثابت قدممان کن تا روزی که به حضورت رسیدیم شرمنده نباشیم
آمین
(مرسی مهدی به خاطر این مطلب خوشحالم که هنوز شماهستید و هنوز کسانی وجود دارن که احساس خطر میکنن و برای حفظ اسلامشون میجنگن.)
موفق باشید و سرفراز
خدانگهدار
هو الجبار و هو الرئوف
سلام خدمت مدیر مسئول سابق
شما همچنان هستید و همچنان نظارت شما ما را بسیار خوشحال میکند و از این بودن شما و تعلق شما بسیار خرسندم و می ستایم این را.
نظر شما را مطالعه کردم.
یادمه رهبرم یه مدت پیش فرمودند شما جوانان دانشجو و دانشگاهی سربازان این جبهه اید و اساتید شما فرماندهان تان.
این یعنی امروز جنگ ادامه دارد اما د ربعدی دیگر و با سلاحی دیگر.
امروز سلاح ما باید یک چیز باشد و آن آگاهیست.آگاهی.
خیلی مساله مهمی است که یک دانشجوی مسلمان و شیعه از جبهه روبروی خود غافل باشد و نداند و نشناسد که در کجای این جهان قرار دارد.
این خیلی مساله تاسف باری است برای جامعه ما.
این یعنی اینکه یک مسلمان که باید در مقابل دشمن خود بایستد با ندانستن خود و با عدم تشخیص جبهه دقیقا می شود یک سرباز پیاده دشمن در زمین خودی.
این مساله مهمی است که خیییلی ها از آن غافل بوده و هستند و .... ان شا الله ما مسلمانان به آن حمیت و غیرت سابق خود برگردیم.یعنی یک مسلمان واقعی و یک شیعه ی واقعی و علوی باشیم.
به زودی شماره ۱۰۹ نشریه روی وب قرار می گیرد.
منتظر باشید.
یااا علی مدد
پیروز این جنگ ماییم .این رو با قطعیت می شه گفت.
ما یه چیزایی داریم که خیلی ها ندارن.یعنی هیچ کس نداره. همین.
یاا فاطمه الزهرا ایتها الصدیقه الشهیده
از م ه د ی به مدیر مسئول:
خدمت خانم سهرابی سلام.
شماره ۱۱۰ به عنوان آخرین شماره این ترم هفته آینده به چاپ خواهد رسید ا این رو از شما دعوت می شود تا هرگونه مطلبی که در چنته دارید هرچه سریع در در وبلاگ بچپونید تا بچاپونیمش.
ببخشید می خاستم نامم به شما رسمی باشه ولی نشد.
اصلا به ما نیومده رسمی بنویسیم .
منتظریم .
یاا علی مدد
سلام
منم امیدوارم آبروی اسلام رو بتونیم حفظ کنیم
خیلی خوشحالم که بازم منو از اعضای سه نقطه میدونید گرچه خیلی وقته فعالیتی نداشتم اما همیشه دورادور به یاد سه نقطه هستم و برای موفقیتتون دعا میکنم
این روزا امتحانای میان ترم من شروع شده ببخشید نمیتونم چیزی بنویسم اما این مطلب میخواهم بروم رو تو یه وبلاگ دیدم خیلی خوشم اومد حال و روز خودم رو نشون میداد گذاشتم رو وب خودمون اگه خواستید بچاپونیدش نخواستید رو وب بخونیدش و اگه اصلا نخواستید کلا پاکش کنید
موفق باشید
شماره ۱۱۰ رو انشاالله آقا امام علی بپسنده ایشون رو تو این شما ره فراموش نکنید(میدونم که میدونید فقط محض یادآوری گفتم)
به امید دیدار